گوش کن به صدای تپشهای قلبت،
صدا کن اسم او را که دوستش داری
صدا کردی اسمم را ، سرت را بر روی سینه ام گذاشتی و فریاد عشق را شنیدی
صدایی که از قلب من بود ، همان فریاد تو بود ، فریاد زدم دوستت دارم
آنچه در قلب تو بود ، احساس من بود
عزیزم گفتن این احساس بهانه ی من بود


ما شدن
در دنیای من یک تو کافی ست
شانه به شانه ی دوست داشتن تو
تجربه کنم …
تا بهشت را همین حوالی خودم
در طول روز هنگام انجام هر کاری
بـه تـو فکر می کنم
وقتی چشمهایم را باز میکنم
تـو را می بینم، و همینطور وقتی آنها را میبندم
تـو همیشه در افکار مـن جاری هستی
1- ابتدا خود را بشناسید و شدت نیازهای مختلف را در خود تعیین کنید.
با خود فکر کنید کدام نیاز در شما قوی تر است و کدام نیاز از شدت کمتری برخوردار است.
2- قدم دوم شناخت نیازهای دوست، همسر و نامزدتان می باشد.
باید با کمک خودش به شدت نیازهایش پی ببرید.
3- نکته ای که در اینجا وجود دارد این است که هر چقدر شما و همسر آینده تان در شدت نیازهای بقا، دوست داشتن و تفریح به هم شبیه باشید، شانس موفقیت شما در ازدواج بیشتر است و هر چقدر در نیاز به آزادی و قدرت متفاوت باشید کمتر با مشکلات روبرو می شوید.
یا مشکل ارسال پیام از دل ما بود
یا منبع گیرنده ی قلب تو خراب است
زاییده ی دردیم و به بار آمده ی عشق
در مکتب ما عشق فقط حرف حساب است
یک جمله بگو دلبرکم حرف دلت چیست
عاشق شده این شاعر و دنبال جواب است